معنی فرانسیس بیکن

لغت نامه دهخدا

فرانسیس بیکن

فرانسیس بیکن. [فْرا /ف ِ ب ِ ک ِ] (اِخ) فرنسیس باکن. رجوع به باکن شود.


بیکن

بیکن. [ک ِ] (انگلیسی، اِ) ساختمانی روشن یا پدیدار که اغلب در محل مرتفعی ساخته میشود و مخصوصاً برای راهنمائی خلبانها و دریانوردان بکار میرود. بیکنهای دریایی، فانوس دریایی یامنارهالبحر نامیده میشوند. در ایران هوانوردان معمولاً لفظ بیکن را بجای بیکن رادیوئی بکار میبرند که بنابر تعریف عبارتست از ایستگاه فرستنده ٔ رادیوئی که با پخش علاماتی، طیاره و کشتی را در ناوبری یاری میکند. بیکن رادیوئی امتدادنما بوسیله ٔ علامات رادیویی دالان هوایی را مشخص میکند. (از دائره المعارف فارسی).

بیکن. [ب ِ ک ِ] (اِخ) نثنیل (1647- 1676 م.). سرکرده ٔ شورشی که در 1676 م. در مهاجرنشین ویرجینیا (ایالات متحده ٔ آمریکای حالیه) برپا شد. سبب عمده ٔ آن استثمار خرده مالکین بتوسط انگلستان بود. بیکن پیش ازاینکه بتواند نیات اصلاحی خود را عملی سازد درگذشت وشورش از کار افتاد. تنها فایده ٔ شورش شکست بارکلی در برابر شورشیان و مراجعت به انگلستان و پایان یافتن حملات هندیشمردگان بود. (از دائره المعارف فارسی).

بیکن. [ب ِ ک ِ] (اِخ) فرانسیس. فیلسوف انگلیسی (1561- 1626 م.) و از رجال انگلستان. پدرش از اطرافیان ملکه ٔ الیزابت بود. خودش در 1584 م. به عضویت پارلمنت رسید، ولی مخالفتش با برنامه ٔ مالیاتی الیزابت پیشرفت سیاسی او را بتأخیر انداخت، و فقط در نتیجه ٔ مساعی «ارل آواسکس » بود که ملکه حاضر شد او را بعنوان عضو غیررسمی «شورای دانایان » بپذیرد. معذلک در محاکمه ٔ «ارل آواسکس » سعی بسیار مبذول کرد تا«ارل » محکوم به خیانت گردید. در سلطنت جیمز اول بسرعت ترقی کرد و در 1618 م. بارون و در 1621 م. لقب وایکانت و منصب لرد چانسلر یافت. در همین سال متهم به قبول رشوه در مقام لرد چانسلری گردید، و به این امر اعتراف کرد. و به چهل هزار لیره جریمه و طرد از دربارو سلب صلاحیت از خدمات دولتی و حبس در برج لندن محکوم گردید. اگرچه شاه مجازاتش را بخشید وی انزوا گزید و به نوشتن پرداخت. بیکن علی رغم مفاسد اخلاقیش فیلسوفی بزرگ و نویسنده ای توانا بود. بزرگترین خدمت وی به فلسفه تدوین و استوار ساختن و ترویج روش استوار در علوم تجربی بود. اثر معروفش کتاب: اینستا و راتیوماگنا (احیاءالعلوم کبیر) است که فقط به اتمام دو جلد آن موفق شد یکی پیشرفت دانش (1605 م.) و دیگری ارغنون نو (1620 م.) (بجای ارغنون ارسطو). اگر بیکن شخصاً کشف و اختراعی ندارد در بسط علوم تجربی در انگلستان ودر وارد کردن اروپائیان در تجدد علم و فلسفه تأثیری عظیم داشته است. از آثار دیگرش مقالات (1597 م.) است که در ادبیات مقامی ممتاز دارد. در کتاب دیگرش بنام «آتلانتیس نو» (1627 م.) مدینه ٔ فاضله ای را مبتنی بر اصول علمی شرح میدهد. بعضی معتقدند که اشعار و نمایشنامه هایی که معمولاً به شکسپیر نسبت داده میشود در واقع از بیکن بوده است. (از دائره المعارف فارسی).

حل جدول

فرانسیس بیکن

فیلسوف انگلیسی سده شانزدهم

نویسنده انگلیسی

سخن بزرگان

فرانسیس بیکن

در طبیعت و اخلاق انسان هیچ ضعف و انحرافی نیست که با آموزش مناسب درست نشود.

پروردگار، در آغاز یک باغچه آفرید و براستی، این باغچه نابترین شادمانیهای انسان است.

مطالعه اجمالی و جزیی در فلسفه، فرد را به تفکر و بی دینی وا می دارد، اما اگر به فلسفه عمیق بیندیشد او را به سمت دین متوجه می سازد.

دوست از دوست حق گله گذاری دارد. گله گذاری دلیل دوستی و علاقه به دوام روابط نیکو است.

همه چشم امید به محبت دیگران دوخته اند و بیخبر از آنند که خود نیز می توانند عامل محبت برای دیگران باشند.

آنچه مردم را دانشمند می کند، مکاتبی که می خوانند نیست، بلکه چیزهایی است که یاد می گیرند.

خطاکارترین افراد کسانی هستند که عیب دیگران را می بینند.

در جهان هیچ عیبی آدمی را شرمگین تر از آن نمی کند که دیگران دروغش را کشف کنند.

همان گونه که بچهها از رفتن به تاریکی میترسند، مردم نیز از مرگ هراسانند.

گشادن عقده های درون در پیش دوستان دو تأثیر دارد؛ یکی آنکه شادی را دو برابر می کند و دیگر آنکه غم را دو نیم می سازد. زیرا آن کس که دوستان را در شادی خویش شریک می کند، سرور خاطرش بیشتر می شود و آن که غم دل به یاری همراه می گوید، بار اندوه خویش را سبک تر خواهد یافت.

بشر به طور معمول بر اساس سیرت خود فکر می کند و بر اساس دانش خود و افکار عمومی رایج سخن می گوید، اما عموماً بر مبنای عادت عمل می کند.

بد گمانی در افکار انسان مانند خفاش در میان پرندگان است که همیشه در سپیده دم یا هنگام غروب که نور و ظلمت به هم آمیخته است بال فشانی می کند.

مطالعه، انسان را کامل می کند، سخنرانی به او حضور ذهن و سرعت انتقال می دهد، اما نوشتن، انسان را دقیق می کند.

مرگ، این لطف را دارد که کاخ نیکنامی را بهرهی انسان میسازد و رشک و تنگنظری کسان را نسبت به وی نابود میکند.

شعر، قسمتی از دانش بشری است.

آدمی نمی تواند به طبیعت فرمان بدهد، مگر آنکه قوانین ابدی آن را بپذیرد. تنها با وجود چنین شناختی است که طبیعت فرمانبردار آدمی می گردد.

انسانیت نیازمند حقیقت است.

سرشت و بخت یک انسان در دستان خود اوست.

بیان پرسشی بجا، یعنی به نیمهراه خردمندی رسیدن.

بدتر از بیماری، وسیله ی مداوای آن است.

پول مانند کود است؛ نیک است در صورتی که پراکنده باشد.

دانش یعنی قدرت.

انسان دانا به جای آنکه در انتظار یک فرصت خوب در زندگی بنشیند، خود، آن را به وجود می آورد.

ما باید برای خوشبخت زیستن، موقعیت های مناسب ایجاد کنیم، نه اینکه در انتظار آن باشیم.

واژه پیشنهادی

از آثار فرانسیس بیکن

ارغنون نو

ارغنون نو


اثری از فرانسیس بیکن

تاریخ هنری هفتم

آتلانتیس جدید


از نقاشی‌های فرانسیس بیکن

پیکر با گوشت

آرمیدن دو نفر بر تخت در حضور دیگران

سر ششم

مروری بر پرتره پاپ اینوسنت دهم ولاسکس

معادل ابجد

فرانسیس بیکن

543

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری